English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (831 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
positive economics U شاخهای ازاقتصاد که دران پدیده هاانطوریکه وجود دارند موردبررسی قرارمیگیرند نه انطوریکه باید باشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
neural net U مدل ریاضی بعضی پدیده هاکه رفتار عصبی دارند
dish wash U ابی که دران فرف شسته باشند
dish water U ابی که دران فرف شسته باشند
rigging position U وضعیت هواپیما که دران محورعرضی و یک محورطولی اختیاری در یک صفحه افقی قرار دارند
totaliarian state U دولتی که دران یک نفر یا یک هیات حاکمه اختیار و تصدی همه امور رادر دست دارند
cartels U اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
cartel U اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
notations U قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
notation U قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
pert U تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند
potential substitution U حالتی که یک کالا جانشین عینی نداردولی موادی وجود دارند که تحت شرایط خاص می توانندجانشین ان شوند
double coincidence of wants U نیازها وضعیتی که باید در مبادله پایاپای وجود داشته باشد
odder U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
filters U مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
oddest U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
filter U مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
legal reserves U مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
pop down menu U که روی موادی که روی صفحه وجود دارند نشان داده میشود
parity U سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
parity U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
phenolic epoxy U خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
large model U مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
animism U اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
asynchronous U تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
Quchan U قوچان [شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
segment U فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
segments U فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
messages U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
message U نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
anti tear strips U باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
dictionaries U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary U 1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
game theory U این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
colony U گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
cross examination U به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
branching U شاخهای
ramal U شاخهای
viminal U شاخهای
arborescence U حالت شاخهای
plug switch U کلید دو شاخهای
switch plug U کلید دو شاخهای
branched polymer U بسپار شاخهای
grapnel U قلاب چند شاخهای لنگر
grapnels U قلاب چند شاخهای لنگر
kyloe U گونهای ازگاوکوچک درکوهستان اسکاتلندکه شاخهای درازدارد
function U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
functions U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
photomagnetism U شاخهای از فیزیک که ازرابطه مقناطیس بروشنایی گفتگو میکند
spread U فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
functioned U کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
pediatrics or pae U شاخهای از علم طب که ازبهداشت و ناخوشیهای کودکان گفتگو میکند
genetics U شاخهای از علم زیست شناسی که در باره انتقال وراثت
spreads U فاصله زیاد بین مدافعان عرض شاخهای گوزن
roentgenology U شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
phi phenomenon U پدیده فی
phenomena U پدیده ها
kerr magnetooptical effect U پدیده کر
kerr effect U پدیده کر
magnetooptical effect U پدیده کر
phenomenon U پدیده
endodontics U شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
geostrategy U شاخهای از فیزیک سیاسی که در باره علم لشکر کشی بحس میکند
hematology U شاخهای از زیست شناسی که درباره خون ودستگاههای خونساز بحث میکند
endodontia U شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
if/then/else U یک نوع ساختار کنترل شاخهای است که متغیر یا داده راازمایش میکند تا ببیند
floristry U شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند
reacting phenomenon U پدیده واکنشی
aperiodic phenomenon U پدیده بی نوسان
doppler effect U پدیده دوپلر
quantum phonomenon U پدیده کوانتومی
adiabatic phenomena U پدیده ادیاباتیک
cotton effect U پدیده کاتن
antecendent phenomenon U پدیده پیشین
greenhose effect U پدیده گلخانهای
schottky effect U پدیده شوتکی
aubert phenomenon U پدیده اوبرت
staircase phenomenon U پدیده پلکانی
social phenomenon U پدیده اجتماعی
bernoulli effect U پدیده برنولی
meteor U پدیده هوایی
bandwag U پدیده همرنگی
seebeck effect U پدیده زبک
tau effect U پدیده تائو
purkinje phenomenon U پدیده پورکینجه
meteors U پدیده هوایی
volta effect U پدیده ولتا
phenomenology U پدیده شناسی
valsalva manever U پدیده والسالوا
kelvin effect U پدیده کلوین
peltier effect U پدیده پلتیه
valsalva phenomenon U پدیده والسالوا
greenhouse effect U پدیده گلخانهای
phenology U پدیده شناسی
tunnel effect U پدیده تونلی
epiphenomenon U پدیده همایند
phenomenalism U پدیده گرایی
phenomenologist U پدیده شناس
zeigarnik effect U پدیده زایگارنیک
double coincidence of wants U زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
psychic U واسطه پدیده روحی
wever bray phenomenon U پدیده وور- بری
negative cotton effect U پدیده منفی کاتن
statistical artifact U پدیده تصنعی اماری
aubert forster phenomenon U پدیده اوبرت- فورستر
phenology U زیست پدیده شناسی
doppler shift U اندازه پدیده دوپلر
phenomenological U وابسته به پدیده شناسی
flywheel effect U پدیده چرخ لنگری
positive cotton effect U پدیده مثبت کاتن
charge exchange phenomenon U پدیده تبادل بار
thermionic emission U پدیده نشر گرمایونی
aerodynamics U شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
cynergy U پدیده تشدید یا تخفیف اثر
Observation of natural phenomena . U ملاحظه پدیده های طبیعی
synergy U پدیده تشدید یا تخفیف اثر
diastase U دیاستاز واسطه پدیده های حیاتی
aurora U پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
electronics U شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
electrodynamics U شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
luminescence U پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
bionomics U زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
therein U دران
modulo arithmetic U شاخهای از ریاضی که از باقی ماندن عدد وقتی بر عدد دیگر تقسیم میشود استفاده میکند
natural erosion U فرسایش طبیعی که گاهی با پدیده خاک زائی در حالت تعادل است
therabout U دران حدود
offing U دران نزدیکی ها
slideway U راهی که دران سر
thereabout U دران حدود
therewith U دران هنگام بدانوسیله
nautch U که دران رقاص میرقصند
it is not subject to review U دران روا نیست
then U انگاه دران هنگام
polytony U ایجادچند لحن دران واحد
errors slipped in U اشتباهاتی دران راه یافت
scrinium U لوله یاصندوقی که دران طوماربگذارند
polytonality U ایجاد چندلحن دران واحد
thumbhole U حفرهای که شست دران جابگیرد
swimming bath U تن شو یاحوضی که دران شناتوان کرد
pot liquor U اب ته دیگ پس از پختن سبزیجات دران
thereis not a p of truth init U ذرهای راستی دران نیست
i had no voice in that matter U من دران قضیه رایی نداشتم
dripping pan U فرفی که چکیده کباب دران میریزد
flashpoint U درجهای ازگرماکه دران بخارمایعات فرارمیسوزد
flashpoints U درجهای ازگرماکه دران بخارمایعات فرارمیسوزد
mainstream U مسیر جویباری که دران اب جریان دارد
flashingpoint U درجهای ازگرماکه دران بخارمایعات فرارمیسوزد
crate U صندوقی که چینی یا شیشه دران میگذارند
cellaret U گنجهای که شیشههای باده دران میگذارند
gill net U دامی که چون ماهی دران بیافتد
actinology U دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
impressibly U بطوریکه بتوان دران تاثیر کرد
crates U صندوقی که چینی یا شیشه دران میگذارند
oast U کورهای که رازک را دران خشک می کنند
deadfall U دامی که جانوران بزرگ دران زیراوارمیمانند
vortex filament U خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
slugfest U مسابقهای که دران ضربات سنگین ردوبدل میشود
the bill defined his powers U حدود اختیارات وی دران لایحه معلوم گردید
there is nothing in it U چیز مهمی دران نیست پروپایی ندارد
crematoriums U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematorium U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
dies non U روزی که فعالیت اقتصادی دران انجام نگیرد
crematoria U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
dry town U شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
book message U نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
heath U زمین بایری که علف وخاربن دران می روید
heaths U زمین بایری که علف وخاربن دران می روید
array U می باشند
arrays U می باشند
the like of you U باشند
the room was seated for 00 U جای سدکرسی دران خانه تهیه کرده بودند
bearbaiting U نوعی تفریح که دران سگهارابجان خرس مقید درزنجیرمیاندازند
clearinghouse U سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
turbulent flow U جریانی است که دران عدد رینولدز از0032 بیشتراست
coulisse U ناویا شیاری که دریچه بند اب دران حرکت میکند
fence month U ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
he is a proficient that art U در ان هنر زبر دست است دران فن متخصص یا ماهراست
polyandry U اختیار چندشوهر توسط زن دران واحد تعدد ازدواج
oxyhydrogen blowpipe U بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
lyophobic U دارای عدم تجانس با مایعی که دران پراکنده شده
ringthe bull U بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
isocracy U حکومتی که اختیارات سیاسی همه دران یکسان است
they are individ different U تک تک با هم فرق دارند
within living memory U به یاد دارند
it is g. believed that... U عموماعقیده دارند که ....
implications U B درست باشند
implication U B درست باشند
inclusion U B درست باشند
shearling U چیده باشند
tie in sales U حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 if there's any justice
1tink and grow rich
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
1they have to be self-consistently determined.
1 just got to figure out where to headمعنی این عبارت چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com